یادگاری ها

یادگاری هایی از رضا

یادگاری ها

یادگاری هایی از رضا

حرف تازه

وقتی گوش شنوا نیست
حرف تازه ای ندارم
سر عاشقی نمونده
که به صحرا بگذارم

شور شاعرانه ای نیست
غزل و ترانه ای نیست
به لب آیینه حتی
حرف عاشقانه ای نیست

هر کسی میپرسد از من
در چه حالی در چه حالی
تو که اهل روزگاری
خبر تازه چه داری

میبینن اما میپرسن
چه سوال خنده داری

چی بگم وقتی که هیچکس
منو از من نمی فهمه
حرفای نگفتنی رو
جز به گفتن نمی فهمه

غم آدم دیدنی نیست
قصه شنیدنی نیست
بعضی حرفا رو باید دید
بعضی حرفا گفتنی نیست

وقتی گوش شنوا نیست
شوق گفتن نمی مونه
وقتی جاده رو به هیچه
پای رفتن نمی مونه

خبر تازه چه دارم
خبر تازه چه داری
تو چرا باید بپرسی
تو که اهل روزگاری

میبینی اما میپرسی
چه سوال خنده داری


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد